ایتالیا: ونیز

پروازمون از فرودگاه "هان" فرانکفورت به فرودگاه" ترویزو "نزدیک ونیز بود . این پروازهای ارزون رایان ایر و ایزی جت معمولا از فرودگاههای اصلی شهر پرواز نداشتن و پروازشون از فرودگاههای کوچیکتر اطراف شهرها انجام می شد . پرواز ونیز واسه فرودگاه ترویزو بود که یه شهر خیلی نزدیک به ونیز بود ...ما شب حدودا ساعت ۱۱ رسیدیم فرودگاه ترویزو .... ما فکر کردیم شاید اون موقع شب نتونیم بریم ونیز واسه همین هتل اون شب رو همون جا توی ترویزو رزرو کردیم ولی دیدیم که همون موقع هم واسه ونیز اتوبوس داشت و می شد بریم ولی خوب واسه مرکز شهر یا جاهای دیگه اتوبوس نبود و مجبور شدیم با تاکسی بریم هتل ...هتل ‌ترویزو از این هتل های B&B بود که در واقع بیشتر شبیه یه خونه  دو طبقه  بود با چند تا اتاق و یه آشپزخونه و سرویس بهداشتی مشترک !! اولین بار بود که هتل این مدلی رو تجربه می کردیم و راستش من دلم می خواست مثل همیشه یه هتل معمولی باشه با رسپشن و یه عالمه اتاق !! اولش یکم برام عجیب بود ولی خوب بعد دیدم دو تا خانم خیلی مهربون مسئول اونجا بودن و کلی امکانات با حال توی آشپزخونه و سرویس هاش بود ...کم کم خوشم اومد ...شب رو اونجا موندیم و فردا صبح زود با راهنمایی همون خانمها با اتوبوس رفتیم به ایستگاه قطار و از اونجا با قطار رفتیم ونیز ...یه چیزی که در مورد ایتالیایی ها شنیده بودیم و واقعا درست بود این بود که خیلی مهربون ان و دوست دارن بهت کمک کنن ولی خوب اصلا انگلیسی بلد نیستن !! حتی جوون هاشون هم خیلی بلد نبودن برامون یکم عجیب بود !!  

توی مسیر همسر جان که قبلا یه بار ونیز رفته بود برام تعریف کرد که ورودی ونیز اینجوریه که قطار از روی  یه پل نسبتا طولانی رد میشه و وارد ایستگاه اصلی ونیز میشه ...منم حسابی ذوق داشتم که این ونیز ...رویایی ترین شهر دنیا...رو ببینم  

موقعی که میخواستیم از ایستگاه خارج بشیم آنچنااااااان بارون شدیدی می بارید که من تا به حال ندیده بودم !! عجب شانسی بود خصوصا اینکه ما فقط یه روز رو واسه ونیز وقت داشتیم و فردا صبح واسه رم  پرواز داشتیم !! خلاصه به هر سختی بود زیر اون بارون و بارو بندیل و چمدون و جتر هتل رو پیدا کردیم ...البته توی راه اتفاقی با یه آقای ایرانی که ساکن ونیز بود آشنا شدیم و کلی بهمون کمک کرد .... 

هتل ونیز گرون ترین هتل این سفرمون بود و انتظار داشتیم که خیلی شیک و مدرن باشه ولی خوب یه ساختمون کوچیک قشنگ  با دکوراسیون کاملا سنتی و خاص ونیز بود  ....البته این سنتی بودنش یکم کار رو سخت کرده بود چون آسانسور نداشت و پله های پیچ پیچی زیاد داشت !! ولی خوب قشنگ بود  

خلاصه که هر چی توی هتل منتظر شدیم که بارون قطع بشه فایده نداشت و مجبور شدیم چتر رو برداریم و بریم ....ونیز از اون شهرهایی که نمیدونم چجوری باید ازش تعریف کنم چون جای دیدنی خاصی مثلا مثل برج ایفل نداره که که ازش تعریف کنم ...همه شهر دیدنی و قشنگه ...همینکه می بینی در خونه ها توی آب باز میشه و آمبولانس و ماشین!! پلیس و DHL و ....همه چیز به جای ماشین قایقه خیلی جالبه !! 

دقیقا یه شهر قدیمی پر از کوچه و پس کوجه پهن و باریک پر از آب !!! البته کلی پل و ها کلیسا های معروف داره که اگه با این اتوبوس های دریایی بری می تونی همشو ببینی ...سیستمش هم مثل اتوبوس های Hop-on Hop-Off بود که هر ایستگاهی میخواستی پیاده می شدی و دوباره سوار می شدی .... 

ونیز پر بود از مغازه های کوچیک پر از خرده ریزه های گرون !! انواع و اقسام ماسک های معروف ونیزی و شیشه کاری های رنگ و وارنگ و ...که نمی شد ازش بگذری و تماشا نکنی . توی ونیز بعصی از توریست ها سوار قایق های معروف ونیز به اسم گونداله می شدن که تقریبا خیلی هم گرون بود و تا جایی که من می دیدم بیشتر عرب های پولدار سوار شده بودن !!  

ونیز از اون شهرهایی بود که انگار تعطیلی نداشت و تا آخر شب هم اکثر مغازه ها باز بودن و صدای موسیقی از کافه های مختلف میومد ما از همه فرصتمون استفاده کردیم و تا اواخر شب توی اون خیابون های قشنگ و دیدنی قدم زدیم و لدت بردیم  

صبح زود فردا از از فرودگاه مارکوپولو ونیز واسه رم بلیط داشتیم که خوشبختانه به ایستگاه اتوبوسهای فرودگاه نزدیک بودیم و خیلی راحت رفتیم فرودگاه .... 

آلمان : کلن

روز سوم که فرانکفورت بودیم خیلی اتفاقی تصمیم گرفتیم بریم کلن ! این از سورپرایزهای سفرمون بود چون توی برنامه نبود ! فکر کردیم واسه دیدن فرانکفورت سه روز کافیه و این شد که تصمیم گرفتیم بریم کلن ...توی ایستگاه مرکزی مثل خیلی از شهرهای اروپایی هم متروهای داخل شهری بودن هم قطارهای بین شهری واسه شهرهای مختلف اروپا ...البته این خط ها معمولا توی طبقات مختلف بودن ....برای کلن هم قطارهای مختلفی وجود داشت که اونجور که ما فهمیدیم ارزون ترینش قطار لوکال  بود که باید چند خط رو توی شهرهای مختلف عوض می کردی ...یعنی روی بلیط ساعت حرکت رسیدن به ایستگاه شهر بعدی نوشته شده بود و باید اونجا پیاده میشدی می رفتی توی یه خط دیگه و با یه قطار دیگه می رفتی به شهر بعدی !! خلاصه بعد از سه -چهار بار سوار و پیاده شدن توی ایستگاه شهرهای مختلف رسیدیم به ایستگاه مرکزی کلن !! تجربه خیلی باحالی بود خصوصا اینکه خیلی هم کم هزینه شد ولی خوب یکم استرس هم داشتیم که به موقع خط رو پیدا کنیم و سریع سوار شیم و ...  کلیسای جامع کلن  دقیقا جلوی ایستگاه مرکزی کلن بود و قتی از ایستگاه خارج می شدی واقعا خودنمایی می کرد ....بلیط برگشت ما واسه فرانکفورت ساعت ۸ شب بود و خیلی وقت نداشتیم که زیاد کلن رو ببینیم ....یکم توی خیابون های اطراف ایستگاه مرکزی چرخیدیم و بعد رفتیم سراغ رود راین و حسابی یاد فیلم از کرحه تا راین افتادیم .... قایق سوار شدیم و یکم توی قسمت های مختلف راین چرخیدیم ... یه روز واسه کلن خیلی کم بود ولی خوب خوشحال بودیم که یه روزه هم که شده کلن رو دیدیم....یه چیزی که در مورد آلمانی ها باید همون ابتدا می گفتم و یادم رفت این بود که واقعااااا مردم مهربونی بودن یعنی از هر کس کوچیکترین سوالی می پرسیدی کاملا با حوصله برات توضیح می داد ....موقعی که می خواستیم از کلن برگردیم  دو-سه شهر اول رو به موقع پیاده شدیم و قطار بعدی رو سوار شدیم و مشکلی نبود و لی توی یکی از شهرها  (کوبلنز )که رسیدیم اشتباهی یه ایستگاه زودتر پیاده شدیم  و مجبور شدیم با قطار بعدی بریم به ایستگاهی که باید پیاده می شدیم ولی  از اونجایی که نظم اونجا بیداد میکرد و قطار مورد نظر به موقع حرکت کرده بود و ما جا مونده بودیم !! خلاصه رفتیم قسمت بلیط فروشی و گفتیم که جا موندیم ساعت ۱۰ شب بود و شانس آوردیم که یه قطار دیگه به سمت فرانکفورت می رفت البته این قطار سریع السیر بود قیمتش خیلی گرون تر از قطار ما بود ولی خوب خیلی خوب برخورد کردن و  ما رو با همون قطار فرستادن فرانکفورت ....اینجوری شد که ما زود تر اون چیزی که باید رسیدیم فرانکفورت !! 

فردا صبحش رو دوباره توی خیابون سیل یا تسیل و فروشگاهها چرخیدیم و عصر هم که با  اتوبوس های شاتل  فرودگاه هان رفتیم فرودگاه  که بریم ونیز ..... 

پروازمون با رایان ایر بود که گفتم به نسبت بقیه پروازهای اروپایی خیلی ارزون تر بود ولی خوب محدودیت بار داشتی و باید موقع رزرو بلیط واسه بار هم پول می دادی و اگر موقع پرواز بارت بیشتر از اون حد می شد حسابیییی جریمه می شدی !! خلاصه توی فرودگاه همه رو میدیدی که در حال وزن کردن چمدون ها و جابه جا کردن بارهاشون هستند !!! چمدون های کابین سایز رو هم با یه باکس نمونه اندازه میگرفتن که از یه حد مشخصی بزرگتر نباشه !! توی پرواز هم واسه همه چیز باید پول می دادی حتی واسه دستشویی !! پذیرایی هم که بماند ....جالب بود که از دم در تا اون انتها هم صندلی چیده بودن که تعداد بیشتری رو جا بدن !! ولی با همه ایناااااااا بازم ارزش داشت چون خیلی ارزون تر بود :)

سفر اروپا : آلمان : فرانکفورت

این سفر یکی از سفرهایی بود که قبل از رفتن نیاز به  ساعت ها سرچ و برنامه ریزی داشت . البته اگه بخواین با تور برین خوب خیلی کارتون راحت میشه و تور خیلی از هماهنگی ها رو به عهده می گیره ولی خوب ما قصد داشتیم خودمون بریم و مثل دفعه قبل روز ها سایت های مختلف مربوط به هتل ها و ایرلاین ها و مسیرها و جاهای دیدنی رو سرچ کردیم ... 

معمولا سرچ و رزرو هتل ها و پروازها به عهده همسر جان بود سرچ جاهای دیدنی  و مسیرها و ... به عهده من بود ....  

این سفر نسبت به دفعه قبل مه فقط پاریس و آمستردام بود ، خیلی پربار تر شد.... 

مسیر کلی سفر اینجوری بود  

تهران...فرانکفورت... با ایران ایر که تو اون موقع ارزون ترین پرواز رو داشت

فرانکفورت .......کلن... با قطار های چند مسیری که خیلی ارزون تر از قطارهای معمولی شد

فرانکفورت...ونیز.... با رایان ایر

ونیر .....رم با ایزی جت

رم....گوتنبرگ..... رایان ایر

گوتنبرگ .....کپنهاگ....با اتوبوس 

گوتنبرگ....استکهلم.....نروژین ایرلاین 

استکهلم ....تهران....ایران ایر

راستش توی برنامه ریزی این مسیر ها قیمت هتل ها و پروازها خیلی تاثیر داشتند ....دو تا ایرلاین خیلی ارزون رایان ایر و ایزی جت و قیمت های خیلی خوبشون باعث شدن که ما بتونیم شهرهای مختلف رو ببینیم.  

فرانکفورت   

پرواز تهران  تا فرانکفورت فکر حدودا پنج ساعت طول کشید تقریبا ساعت ۱ ظهر رسیدیم فرودگاه فرانکفورت که خیلیییی بزرگتر از اون چیزی بود که فکر می کردیم ولی خوب تابلوهای راهنمای خیلی خوبی داشت و خیلی راحت میشد مسیرت رو پیدا کنی ...دقیقا زیر فرودگاه ایستگاه مترو وجود داشت که خیلی راحت می شد به مرکز شهر برسی . فرانکفورت دو خط مترو (S-Bahn) وU-Bahn) داره که هر کدوم محدوده های مختلفی رو پوشش می دن ولی انقدر تابلوهای راهنما خوب و دقیق هستند که خیلی راحت مسیرها رو پیدا میکنین ....ما با مترو به ایستگاه مرکز فرانکفورت (هاپت‌بان‌هوف Hauptbahnhof) رسیدیم ...هتل ما نزدیک ایستگاه مرکزی بود و پیاده دو-سه دقیقه بیشتر راه نبود . یه اتفاق خیلی جالب که واسه ما افتاد این بود که موقعی که هتل رو پیدا کردیم و دم در بودیم دیدیم که چند نفر دارن فارسی صحبت می کنن و خلاصه رفتیم تو و متوجه شدیم که صاحب هتل و چند تا از کارکناش ایرانی بودن ...کلی خوشجال شدیم ...هتل پانسیون آلفا رو توی booking.com پیدا کرده بودیم قیمتش خیلی خوب بود و جاش هم عالییییییییی بود واسه اینکه هم به ایستگاه مرکزی نزدیک بود هم به ایستگاه اتوبوس های فرودگاه هان که ما واسه ونیز بلیط داشتیم ...خلاصه همه این عوامل باعث شده بود اینجا رو رزرو کنیم . هتل کوجیک و تمیزی بود صبحانه اش هم انصافا خوب بود .  

خوب حالا از گردش روز اول توی فرانکفورت ..... 

فرانکفورت یه شهر خیلی تمیز و منظم و مدرن بود ....اولین چیزی که به چشم میومد مثل خیلی از جاهای اروپا ، نظم بود مترو ها و اتوبوس ها سر ساعت حرکت می کردن واقعا سر ساعت !! 

همه عابر پیاده ها دوچرخه سوارها و .... پشت چراغ قرمز ها منتظر می موندن !! خنده داره که اینا واسه ما انقدر جالبه در حالی که واسه اونا یه مساله کاملا عادیه !! 

روز اول رو پیاده رفتیم سمت ایستگاه هاپت واخه و Main Tower ....فرانکفورت پر از برج های بلند و قشنگ بود که این مین تاور رو می شد بلیط بگیری و بری از بالا کل شهر رو ببینی ....از بالا خیلی  منظره قشنگ و عالی بود . رود ماین از وسط شهر رد می شد و دو طرفش پر از پارکهای سرسبز و قشنگ بود . اون روز رو توی خیابون های اطراف هتل و هاپت واخه و ررود ماین پیاده روی کردیم و حسابی از زیبایی شهر لذت بردیم . 

  روز دوم رو رفتیم سمت منطقه رومربرگ که قسمت قدیمی شهر محسوب می شد و ساختمون های قدیمی و کلیسای دام و ....از دیدنی های اونجا محسوب میشدن البته خانه گوته هم تقریبا توی همون منطقه بود . از روی یه نقشه توریستی خیلی راحت می شد همه جاهای دیدنی یه منطقه رو پیدا کنی .  اون روز کلی توی رومربرگ چرخیدیم و کلی عکس های قشنگ انداختیم . روی رود ماین یه عالمه پل های قدیمی و جدید دیدنی هست ...اینجا هم مثل پاریس یه عالمه قفل های کوجیک رنگی به شکل قلب و ...با اسم های مختلف به نرده های پل وصل کرده بودن ظاهرا توی همه شهر های اروپا مرسومه جون توی کلن هم بود .... بعد از اون باز هم پیاده اومدیم سمت هاپت واخه و خیابون سیل ...یکی از معروف ترین خیابون های فرانکفورته که مثل شانزه لیزه پاریس می مونه پر از مرکز خریده و مردم واسه قدم زدن میان اونجا .... فروشگاه (C&A و H&M ) هم داره که سعی کنین از دست ندین و حسابی خرید کنین .  

بعد از اونجا رفتیم سمت بانک مرکزی اروپا و با نماد زرد و آبی رنگ  یورو کلی عکس انداختیم !! گفتیم خوب اینهمه یورو خرج می کنیم خوب حداقل دو سه تا عکس هم باش بگیریم دیگه :) 

توی فرانکفورت مک دونالد و کی اف سی خیلی زیاد بود قیمت ها هم نسبتا خوب بود ..... قیمت بلیط های مترو ها 1.5 یورو واسه بلیط تک سفره بود ولی خوب خیلی جاها رو می شد پیاده رفت و خیلی نیاز به استفاده از مترو نبود .

سفر مالزی : کوالالامپور

کوالالامپور  

از پنانگ تا کوالالامپور رو به توصیه احسان با این اتوبوس هایی که توی ایران بهش میگن وی آی پی (اونجا یادم نیست اسمش چی بود) !! اومدیم ....صندلی هاش فوق العاده راحت بود و کاملا تخت می شد ...حدودا ۴ ساعت طول کشید ....تمام طول مسیر  اونقدر سرسبز و دیدنی بود و که اصلا نمی تونستی ازش بگذری و چشماتو رو هم بزاری .... کوالالامپور هم مثل پنانگ خیلی سرسبز بود ....با این تفاوت که خیلی بزرگتر و پر هیاهو تر بود ...من پنانگ رو به خاطر آرامشش خیلی دوست داشتم ولی خوب نمیشه از شور و هیاهوی کوالالامپور هم گذشت ...شبها تا نیمه های شب هم خیابونها شلوغ بود و همه جا روشن بود من اینو خیلی دوست دارم بر عکس شهرهای اروپایی که از ساعت ۷-۸ شب همه مرکز خرید ها تعطیل می شن و خیابونها خلوت میشن !!! توی کوالالامپور پر بود از رستوران و فروشگاه ایرانی و تا دلت بخواد ایرانی ....توی همه خیابونها و  فروشگاهها ایرانی می دیدی .... برام جالب بود!! توی کوالالامپور میزان و شدت بارندگی خیلییییییی بیشتر از پنانگ بود و لازم بود همیشه چتر همیشه همرات باشه حتی توی یه روز آفتابی خیلی گرم هم احتمال بارندگی خیلی زیاد بود !! روز اول رو رفتیم کی ال سی سی یه فروشگاه خیلی بزرگ و مدرن که زیر برجهای دو قلوی کوالالامپور بود ....عظمت برجها بدجوری آدم رو میگرفت !! البته اون روز رو فقط توی فروشگاه و پارک کنار برجها گذروندیم و بالای برج نرفتیم ...البته پایین برجها یه آکواریوم خیلی قشنگ هم بود که واقعا دیدنی و جذاب بود و یه سری موزه های علمی و ....که ما نرفتیم . 

یکی از جاهای دیدنی کوالالامپور شهر بازی گنتینگه که حدود یه ساعت با کوالالامپور فاصله داره و یه جای نسبتا خنک و خوش آب و هوا به حساب میاد و یه مجموعه هتل و کازینو و پارک و....داره وقتی به ورودی مجتمع می رسی با تله کابین باید بری بالا ....که همین تله کابینش واقعا دیدنی و قشنگ فکر کنم ارتفاعش چند برابر نمک آبروده !! ما وقتی رسیدیم اول رفتیم کازینو  رو دیدیم (البته فقط دیدیم ها) جو حالبی داشت و همه خیلی حرفه ای کار می کردن !!! بعدش رفتیم سراغ شهر بازی که دو قسمت باز و سرپوشیده داشت .....قسمت بازش کلی وسایل هیجان انگیز داشت و به انگیزه اونا ما توی صف خیلی طولانی منتظر بودیم که یهو یکی از اون بارون های غیر منتظره اومد و پارک تعطیل شد !! به همین راحتی !! مجبور شدیم بیایم قسمت سر پوشیده که خوب اغلب بازی هاش واسه بچه ها بود :(......ولی در کل گنتینگ هم خوش گذشت .... 

یه جایی که نشد بریم و خیلی غصه خوردیم پارک آبی سان وی لاگون بود که نزدیک کوالالامپور بود ولی متاسفانه نشد بریم ..... کوالالامپور تا دلتون بخواد مرکز خرید و رستوران ایرانی و مک دونالد و کی اف سی داره .....همون کی ال سی سی یه دنیا بود که عمرا میشد همه طبقاتش رو بگردی ....یه چاینا تاون هم بود که باحال بود ... جنس های  چینی رو اول با قیمت خیلی بالا می گفتن یهو خودشون نصف قیمت بهت تخفیف می دادن ...  

واااااای یکی از هیجان انگیز ترین قسمت های سفر ماهی درمانی بود !! توی بعضی از مرکز خرید ها حوضچه های ماهی درمانی بود که ۵ رینگیت میدادی و ۱۰ دقیقه می تونستی پاتو بزاری توی آب و ماهی ها هم سریع میومدن سراغت!! تجربه خیلی جالب و  عجیبی بود ! 

توی سفر مالزی به خاطر اینکه  خونه بستگان بودیم نشد اطلاعات خاصی در مورد هتل و هزینه ها و رفت و آمد و ....بدم ولی به طور کلی سفر مالزی با تور خیلی به صرفه میشه چون شما فقط پول بلیط رو میدین و هتل در واقع مجانی میشه براتون و خوب لیدر فارسی هم دارین که جاهای دیدنی رو بهتون معرفی می کنه  

سفر مالزی: پنانگ- لنگکاوی

دوباره سلام،  

 

 همیشه قبل از هر سفری کلی توی وبلاگهای مختلف سرچ کردمو اطلاعاتشون واقعا به دردم خورده و تصمیم گرفتم حتما تجربیات سفرم رو توی وبلاگ بنویسم ولی تقریبا یه سال از آخرین پستی که گذاشتم می گذره ...نمیدونم اسمشو بزارم تنبلی یا ....همون تنبلی خوبه اسم دیگه به ذهنم نمی رسه ....  

 

ادامه یادداشت قبلی میشه سفر پنانگ و لنگکاوی 

توی پنانگ و احتمالا کل مالزی معبد ها جز جاهای دیدنی و توریستی به حساب میان ....یه حس آرامش و شادی خاصی توشون هست نمی دونم چون  ما با مسجدهای خودمون مقایسه می کنیم  این حس رو داریم یا واقعا اینچوریه ....مهمترین ویژگی شون رنگ های شادیه که توشون بکار بردن و تزییناتی که از در و دیوارشون آویزون کردن ...توی پنانگ ما چند تا معبد معروف و اصلی رو دیدیم ....معبد کک لاکسی ، معبد بودای خوابیده و یه معبد دیگه که اسمش رو یادم نیست ولی یکم از شهر فاصله داشت و بالای یه تپه بزرگ بود و بزرگترین مجسمه  بودا پنانگ هم اونجا بود .... به خاطر گرمی هوای پنانگ معمولا نمیشه زیاد پیاده روی کرد یا از اتوبوس استفاده کرد بهترین کار استفاده از تاکسیه خصوصا که اکثر راننده ها انگلیسی بلدن و نقش لیدر رو هم ایفا می کنن بعنی راجع به معبدها توضبح میدن و راهنمایی می کنن ....یا مراکز خرید رو معرفی می کنن و .....توی پنانگ یه ایستگاه کروز هست که ظاهرا هر شب کروز داره که میره وسط دریا و اونجا برنامه های تفریحی و شام و موسیقی و ....داره (البته اطلاعات من مال ۲ سال پیشه  ) شاید الان فرق کرده باشه ....پنانگ چند تا مرکز خرید خیلی خوب داره مثل کوئینزبی مال و گارنی پلازا که اگه شانس بیارین و به حراج هاشون برسین میشه خیلی خوب خرید کرد ....جند جای دیدنی پنانگ که ما نتونستیم بریم ساحل باتو فرینگی، تپه پنانگ و باغ گیاه شناسی و ...هستند که خوب حتما ارزش دیدن دارن . 

اما لنگکاوی .....یه تجربه متفاوت  

لنگکاوی رو هم هم میشه هوایی رفت هم از توی دریا ! با  اتوبوس دریایی یا فری که خوب قطعا اگه مشکلی با سفر دریایی نداشته باشین این یکی تجربه جدیدی میشه براتون ... 

با فری حدودا سه ساعت از پنانگ تا لنگکاوی طول میکشه که بد نیست یکی دو تا قرص ضد تهوع واسه احتیاط همراتون باشه !!  

وقتی با فری به لنگکاوی می رسی اولین چیزی که به چشم میاد نماد لنگکاوی یعنی همون عقاب بزرگ و معروف که ورودی اونجا نصب شده ، هتلی که ما توی لنگکاوی ررزو کرده بودیم توی شهر بود و با ساحل فاصله داشت ولی به نظر من بهتره که هتل رو نزدیک به ساحل رزرو کنید چون بزرکترین چذابیت لنگکاوی ساحل خیلی زیباشه و خوب خیلی بهتره که بهش نزدیک باشین نهایتا یه بار واسه خرید و دیدن شهر یه ماشین میگیرین و میرین مرکز شهر ...ولی ارزششو داره ...البته ظاهرا اجاره کردن ماشین توی لنگکاوی خیلی به صرفه تره تا  بخواین تاکسی بگیرین .... 

توی ساحل لنگکاوی انواع تفریحات آبی مثل پاراشوت و جت اسکی و ....اینجور چیزا هستن و اگه خیلی شلوغ نباشه به محض اینکه وارد میشین یه عده میان سراغتون و سرویس هاشون بهتون معرفی میکنن علاوه بر اینها تورهای خاصی هم دارن که اگه به جونور ها خیلی علاقه ندارین من بهتون توصیه نمی کنم ....ما یه تور ۳-۴ ساعته با قایق رفتیم که قسمت های مختلف به میمون ها و عقاب ها و ماهی ها غذا می دادن و یه غار خفاش ها رو می دیدیم و ....یه رستوران وسط آب بردن واسه نهار و ....ولی خوب قسمت های مختلف ساحل رو دیدیم که خیلییییییییی زیبا بود ..... 

یکی از مهمترین جذابیت های لنگکاوی هم تله کابینه که توی یه پارک خیلی قشنگه و جاده خیلی قشنگ و کوهستانی داره ....اگه ماشین کرایه می کنین حتما مواظب این جاده باشین ...البته اون روزی که ما رفتیم متاسفانه مه شدید بود و ما نتونستیم بریم بالا!! ولی خوب پارکش هم واقعا قشنگ بود ....  

این پست ظاهرا خیلی طولانی شد ....