سفر مالزی- قسمت اول

واسه یه سفر خوب و به یاد موندنی قطعا مالزی یکی از بهترین گزینه هاست به چند دلیل ...اولین و مهمترینش اینکه ویزا نمیخواد و هر موقع که اراده کنی میتونی بلیط بگیری و بری ....بعدش به خاطر طبیعت فوق العاده زیبا و دیدنی اش که واقعا ارزش رفتن رو داره و دیگه  اینکه به خاطر اینکه ایرانی های زیادی اونجا هستن کلا پروازهای زیاد و مختلفی واسه مالزی هست .... اونجا هم پر از رستورانهای ایرانی و مغازه های ایرانی و ....اینجور چیزاس که خیلی وقت ها واسه ما ایرانی ها مهمه .... آها یه مساله مهم دیگه اش واسه بعضی ار ماها اینه که گلاب به روتون دست شویی هاش شیلنگ داره !! 

با چه حرفایی مطلبمو شروع کردما !!! 

سال گذشته فکر کنم اردیبهشت ماه برنامه سفر به مالزی داشتیم بعد از بررسی هایی که انجام دادیم به این نتیجه رسیدیم که بلیط امارات به نسبت بقیه شرکت ها مثل ایران ایر و گلف ایر و قطر و ....به صرفه تره هم به لحاظ امکاناتی که امارات داره هم به لحاظ قیمتش ...اون موقع فکر کنم فقط ۴۰-۵۰ تومان بیشتر از ایران ایر بود ولی ارزششو داشت بلاخره امارات بود دیگه !!! البته ما بلیط رو از چند ماه قبل گرفته بودیم و خوب به نسبت ارزون تر شده بود . البته الان حدودا یه ساله ایراسیا هم واسه ایران پرواز داره و نسبتا قیمت هاش از بقیه ارزون تره و خوب پروازش هم مستقیمه و توقف نداره ....

پرواز ما ۹:۴۵ از تهران به دبی بود که حدودا ۱۱:۵۰رسیدیم دبی و فکر کنم ۱:۳۰ هم از اونجا به کوالالامپور بلیط داشتیم .....از تهران تا دبی رو که اصلا نفهمیدیم چجوری رسیدیم راستشو بخواین بدجوری جوگیر هواپیما و امکاناتش شده بودیم ... 

از دبی تا کولالامپور حدود ۷ ساعت بود که اونم خیلی راحت و خوب بود مرتب پذیرایی داشتن و خوب با ال سی دی هایی که داشت سرگرم بازی و فیلم و اینها بودیم ....کلا خیلی راحت رسیدیم ....فرودگاه کولالامپور خیلی بزرگ و قشنگ و دیدنی بود و نکته جالبش این بود که وقتی که وارد سالن اصلی میشدی و کارای مربوط به ویزا و ورودت رو انجام میدادی باید با قطار به یه سالن دیگه میرفتی واسه تحویل بار و چمدون اینها .... 

ما چون قصد داشتیم اول بریم پینانگ از کولالامپور به پینانگ رو بلیط ابرآسیا گرفته بودیم و از اونجا با تاکسی به سالن پروازهای ایر آسیا رفتیم ...ایر اسیا خیلی جالب بود پروازهای ارزون داشت ولی خوب واسه باز حتما باید پول میدادی و پذیرایی پرواز هم رایگان نبود . 

فکر کنم حدود ۴۰ دقیقه طول کشید تا به پینانگ رسیدیم و شیرین ترین لحظه سفر اون موقعی بود که توی فرودگاه پینانگ احسان و ریحانه و سپهر اومده بودن استقبال مون .... خیلی دلمون واسشون تنگ شده بود و خلاصه حسابی ذوق مرگ شده بودیم ....

وقتی آدم یه جایی میره که اونجا یه آشنا یا فامیل داره خیلی احساس بهتری داره به نسبت جایی که کسی رو نداره و باید بره  خودش راهها رو پیدا کنه و بره سراغ هتل و ...چقدر تنبلم من نه ؟ خوب دیگه نگران هیچ چیز نیستی و کسی که اونجاس با اون شهر آشناس و خیلی راحت میتونه همه چیز رو بهت نشون بده  ....  

تقریبا غروب رسیدیم خونه احسان اینا ....پینانگ فوق العاده سرسبز و قشنگ بود ...یه حس آرامش خاصی داشت ... جالبه که وقتی رسیدیم با وجود اینکه از شب قبلش ۳ تا پرواز پشت سر هم داشتیم اصلا خسته نبودیم و اصرار داشتیم که شب بریم بیرون و شهر رو ببینیم .... 

صبح روز بعد با برنامه ریزی احسان و ریحانه رفتیم Little India یه محله توی پینانگ بود که مخصوص هندی ها بود و ظاهر خیابون و مغازه ها کاملا مشخص بود .... یکی از چیزهایی که توی مالزی خصوصا پینانگ خیلی به چشم میومد معبد ها بودن ....تو اندازه ها و مدل های مختلف بعضی هاشون بزرگ و مجلل بعضی ها ساده تره و کوچیک تر ولی از همه جالب تر یه چیزایی شبیه به صندوق بود که دم در بعضی خونه یا سر کوچه ها بود و مثل یه معبد کوچیک بودن و توشون پر از شمع و ....بود ! یه چیز دیگه توی مالزی خیلی زیاد بود یه غذای هندی خیلی خوشمزه به اسم تاندوری بود که یه جور مرغ تنوری بود و راستشو بگم تنها غذای مالایی بود که من تونستم بخورم ....بقیه غذاها واقعا بو و مزه بدی داشتن که اصلا به مذاق ما خوش نمیومد !! و ما مثل سفر قبلی کماکان در جستجوی مک دونالد و کی اف سی به سر میبردیم !! 

خوب این پست خیلی طولانی شد ....بقیه اش رو توی پست های بعدی میگم :)

نظرات 1 + ارسال نظر
مارال شنبه 11 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 01:49 ب.ظ

بد نگذره به شما :)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد