دوباره سلام

فکر کنم رکورد تنبل ترین وبلاگ نویس دنیا رو من بزنم !! تاریخ نوشته هام نشون میده که سالی یه بار جو گیر نوشتن میشم و بعدش دوباره ..... خیلیییی بده خودم قبول دارم.

من در مقاطع مختلف وبلاگهای مختلفی در مورد مساُِئل زنان، مسائل اجتماعی و سفر داشتم ولی نمیدونم چرا علی رغم علاقه به نوشتن وبلاگ، انقد کم کاری میکنم....

آخرین مطلب مال دو سال پیش بود که قرار بود بعدش خاطرات سفر سوئد رو بنوسیم که ننوشتم ... سعی میکنم خیلی زود بنویسم بعد از اون هم در مورد سفرهای  اندونزی و استرالیا بنویسم،  نه به خاطر اینکه فکر کنم کسی به این ویلاگی که خودم فراموشش میکنم سر میزنه ، نه ، به خاطر اینکه هر از گاهی که خودم یادم میفته و میام سراغش کلی خاطره خوب برام زنده میشه که با دیدن عکسا خیلییییی فرق داره .... 

حالا اگه این وسط کسی در مورد سفر به جاهای مختلف سرچ کرد و اتفاقی گذرش به اینجا افتاد (کاری که خودم قبل از هر سفری انجام میدم و وبلاگهای دیگران رو در اون مورد میخونم) خوب بازم خیلییی خوشحال میشم اگر اطلاعات اینجا براش مفید باشه و کمکی کرده باشم ....


ایتالیا : رم

قبل از اینکه بریم ایتالیا همیشه شنیده بودم که ایتالیا از خیلی جهات با بقیه کشورهای اروپایی خصوصا کشورهای عضو شنگن فرق می کنه ! مثلا اینکه خیلی بی نظم و شلوغه !! مردم زیاد انگلیسی بلد نیستن و ....یه چیزای دیگه که خیلی یادم نیست !!! ولی خلاصه یه ذهنیت های منفی نسبت به ایتالیا از این نظر داشتم . 

وقتی وارد فرودگاه بین المللی رم شدم که فوق العاده بزرگ بود تا حدی این مساله رو احساس کردم ! نسبت به فرودگاه فرانکفورت و پاریس که تا به حال دیده بودم به نظرم اومد خیلی شلوغ و درهم بر هم بود شاید هم ذهنیت منفی که داشتم باعث شده بود اینجوری فکر کنم ولی خوب واقعا شلوغ بود ودریغ از تابلوهای راهنمای درست و حسابی ! واسه پیدا کردن ایستگاههای مترو و اتوبوس کل فرودگاه رو گشتیم و هر کسی یه آدرس می داد علاوه بر این همونطوری که شنیده بودیم انگلیسی نسبتا تعطیل بود (به نسبت بقیه کشورهای اروپایی که دیده بودیم) به قول یکی از دوستام توی ایتالیا همونقدری که زبان فارسی به دردت می خوره انگلیسی هم به درد می خوره !!! حالا به این شدت نبود ولی خوب از هر ۷-۸ نفری که سوال می پرسیدی یه نفر اونم دست و پا شکسته جوابتو می داد !!! خلاصه با هر زحمتی بود ایستگاه اتوبوس مورد نظر رو پیدا کردیم و رفتیم به سنترال استیشن رم (ترمینی) که توی همه وبلاگ ها خونده بودم توی یه منطقه خیلی شلوغ و در هم بر هم رم بود !! بعد از اون هم با کلی دردسر هتل رو پیدا کردیم ...آدرسی که از هتل داشتیم با هیچ کدوم از خیابون هایی که ما می رفتیم مطابقت نداشت و بد تر از همه اینکه هتل محترم هم تابلوی درست و حسابی نداشت که بشه به راحتی پیداش کرد !! 

تا اینجای مطلب همش شد از نکات منفی رم !! 

حالا بریم سراغ مثبت هاش ... 

بلاخره با هر دردسری بود هتل رو پیدا کردیم ....این هتل از همون مدل ها B&B بود تقریبا میشه گفت یه خونه بزرگ 3-4 خوابه با همه امکانات بود که هر اتاق رو جداگانه اجاره می دادن ! خیلی شیک و تمیز و مرتب یود و صاحب هتل هم اصلا اونجا نبود و هر موقع که کار داشتی باید باهاش تماس می گرفتی ....هتل تقریبا توی یه محله مسکونی بود و از مرکز شهر فاصله داشت . البته من ترجیح می دادم توی مرکز شهر باشیم و به خیابون های اصلی نزدیک باشیم  البته اینو بگم که به کلوسئوم خیلی نزدیک بودیم و میشد پیاده بریم .  با یه خط اتوبوس هم که از سر خیابون رد می شد میرفتیم به مرکز شهر و بقیه جاهای دیدنی رو ببینیم . 

ما برای رم تقریبا یه روز و نیم وقت داشتیم و می دونستیم وقتمون خیلی کمه واسه همین سعی کردیم از همه فرصتمون استفاده کنیم . عصر همون روزی که رسیدیم با  اتوبوس رفتیم سمت خیابون معروف ویا دل کورسو که یکی از خیابون های دیدنی رم بود و تقریبا خیلی از جاهای دیدنی رم رو می شد پیاده از این خیابون بری و ببینی  .... معبد پانتئون ، فواره تریو، خیابون معروف کندوتی ، پله های اسپانیایی و یه عالمه کلیسا های قدیمی و دیدنی رو می شد توی این مسیر ببینی ....خیابون کندوتی یکی از مشهور ترین خیابون های رم واسه فروشگاه های مارک و برند های معروف بود ....البته اصلا به هیچ وجه واسه خرید مناسب نبود و بیشتر جنبه دیدن و تماشا کردن داشت !! اطراف فواره تریو هم پر بود از پیتزافروشی های اصیل ایتالیایی که البته بو و طعم پیتزاشون هیچ ربطی به پیتزای ایرانی نداشت !! اون شب رو تا آخر وقت توی خیابون های رم چرخیدیم و لی باورمون نمی شد که توی رم هستیم ....یکی از قدیمی ترین شهرهای دنیا .... این قدمت و تاریخی بودن رو می شد از همه کوچه و خیابون های رم احساس کرد ... 

صبح روز بعد رو گذاشته بودیم واسه واتیکان و کلوسئوم ....به توصیه دوستان با تجربه واتیکان رو صبح زود رفتیم چون واسه وارد شدن باید یه صف خیلی شلوغ رو تحمل می کردیم ...البته باز هم حدود یک ساعت توی صف بودیم که بتونیم وارد کلیسای اصلی بشیم ...جمعیتی که اونجا بودن قطعا یه عده مثل ما فقط تورسیت بودن ولی خیلی ها هم مسیحی هایی بودن که اونجا دعا می کردن و فکر می کنم یه جورایی اونجا براشون حکم مکه مسلمونا رو داشت !! توی کلیسا فوق العاده قشنگ بود و پر از آثار هنرمندان بزرگ بود و می شد تا دلت می خواد عکس بندازی !! جالب بود که مسیحی ها هم مثل مسلمونا که میرن در و دیوار یه زیارتگاه رو می بوسن ،  دست و پای مجسمه های مسیح و مریم و باقی دوستان .... رو می بوسیدن !!  

بعد از واتیکان رفتیم سمت میدان ونیز و کلسئوم و باز هم یه عالمه صف ...برای واتیکان فکر نکنم پول ورودی داده باشیم ولی برای کلوسئوم باید حتما یه بلیط گرون می گرفتیم !! یادم نیست چند یورو بود ولی زیاد بود !!! اولین چیزی که با دیدن کلوسئوم به باد آدم میاد فیلم گلادیاتوره ، خصوصا اینکه روی ال سی دی های خیلی بزرگی قسمت هایی از اون رو پخش می کردن و می تونستی تصور کنی که واقعا توی این بنا چه اتفاقهایی افتاده !! کلسئوم خیلی عظیم بود و به نظر من به اندازه سه هزار سال قدمتش عظمت و شکوه داشت .... 

شب که برگشتیم هتل وسایلمون رو آماده کردیم واسه فردا صبح زود که برای سوئد پرواز داشتیم . صاحب هتل واسه ساعت 4 صبح یه تاکسی برامون رزرو کرده بود واسه سنترال استیشن که از اونجا با شاتل های فرودگاه بریم به سمت فرودگاه و گوتنبرگ ....  

احساس می کنم خیلی کم از زیبایی ها و جاذبه های رم نوشتم و به قول معروف حق مطلب رو ادا نکردم !!  

 

ایتالیا: ونیز

پروازمون از فرودگاه "هان" فرانکفورت به فرودگاه" ترویزو "نزدیک ونیز بود . این پروازهای ارزون رایان ایر و ایزی جت معمولا از فرودگاههای اصلی شهر پرواز نداشتن و پروازشون از فرودگاههای کوچیکتر اطراف شهرها انجام می شد . پرواز ونیز واسه فرودگاه ترویزو بود که یه شهر خیلی نزدیک به ونیز بود ...ما شب حدودا ساعت ۱۱ رسیدیم فرودگاه ترویزو .... ما فکر کردیم شاید اون موقع شب نتونیم بریم ونیز واسه همین هتل اون شب رو همون جا توی ترویزو رزرو کردیم ولی دیدیم که همون موقع هم واسه ونیز اتوبوس داشت و می شد بریم ولی خوب واسه مرکز شهر یا جاهای دیگه اتوبوس نبود و مجبور شدیم با تاکسی بریم هتل ...هتل ‌ترویزو از این هتل های B&B بود که در واقع بیشتر شبیه یه خونه  دو طبقه  بود با چند تا اتاق و یه آشپزخونه و سرویس بهداشتی مشترک !! اولین بار بود که هتل این مدلی رو تجربه می کردیم و راستش من دلم می خواست مثل همیشه یه هتل معمولی باشه با رسپشن و یه عالمه اتاق !! اولش یکم برام عجیب بود ولی خوب بعد دیدم دو تا خانم خیلی مهربون مسئول اونجا بودن و کلی امکانات با حال توی آشپزخونه و سرویس هاش بود ...کم کم خوشم اومد ...شب رو اونجا موندیم و فردا صبح زود با راهنمایی همون خانمها با اتوبوس رفتیم به ایستگاه قطار و از اونجا با قطار رفتیم ونیز ...یه چیزی که در مورد ایتالیایی ها شنیده بودیم و واقعا درست بود این بود که خیلی مهربون ان و دوست دارن بهت کمک کنن ولی خوب اصلا انگلیسی بلد نیستن !! حتی جوون هاشون هم خیلی بلد نبودن برامون یکم عجیب بود !!  

توی مسیر همسر جان که قبلا یه بار ونیز رفته بود برام تعریف کرد که ورودی ونیز اینجوریه که قطار از روی  یه پل نسبتا طولانی رد میشه و وارد ایستگاه اصلی ونیز میشه ...منم حسابی ذوق داشتم که این ونیز ...رویایی ترین شهر دنیا...رو ببینم  

موقعی که میخواستیم از ایستگاه خارج بشیم آنچنااااااان بارون شدیدی می بارید که من تا به حال ندیده بودم !! عجب شانسی بود خصوصا اینکه ما فقط یه روز رو واسه ونیز وقت داشتیم و فردا صبح واسه رم  پرواز داشتیم !! خلاصه به هر سختی بود زیر اون بارون و بارو بندیل و چمدون و جتر هتل رو پیدا کردیم ...البته توی راه اتفاقی با یه آقای ایرانی که ساکن ونیز بود آشنا شدیم و کلی بهمون کمک کرد .... 

هتل ونیز گرون ترین هتل این سفرمون بود و انتظار داشتیم که خیلی شیک و مدرن باشه ولی خوب یه ساختمون کوچیک قشنگ  با دکوراسیون کاملا سنتی و خاص ونیز بود  ....البته این سنتی بودنش یکم کار رو سخت کرده بود چون آسانسور نداشت و پله های پیچ پیچی زیاد داشت !! ولی خوب قشنگ بود  

خلاصه که هر چی توی هتل منتظر شدیم که بارون قطع بشه فایده نداشت و مجبور شدیم چتر رو برداریم و بریم ....ونیز از اون شهرهایی که نمیدونم چجوری باید ازش تعریف کنم چون جای دیدنی خاصی مثلا مثل برج ایفل نداره که که ازش تعریف کنم ...همه شهر دیدنی و قشنگه ...همینکه می بینی در خونه ها توی آب باز میشه و آمبولانس و ماشین!! پلیس و DHL و ....همه چیز به جای ماشین قایقه خیلی جالبه !! 

دقیقا یه شهر قدیمی پر از کوچه و پس کوجه پهن و باریک پر از آب !!! البته کلی پل و ها کلیسا های معروف داره که اگه با این اتوبوس های دریایی بری می تونی همشو ببینی ...سیستمش هم مثل اتوبوس های Hop-on Hop-Off بود که هر ایستگاهی میخواستی پیاده می شدی و دوباره سوار می شدی .... 

ونیز پر بود از مغازه های کوچیک پر از خرده ریزه های گرون !! انواع و اقسام ماسک های معروف ونیزی و شیشه کاری های رنگ و وارنگ و ...که نمی شد ازش بگذری و تماشا نکنی . توی ونیز بعصی از توریست ها سوار قایق های معروف ونیز به اسم گونداله می شدن که تقریبا خیلی هم گرون بود و تا جایی که من می دیدم بیشتر عرب های پولدار سوار شده بودن !!  

ونیز از اون شهرهایی بود که انگار تعطیلی نداشت و تا آخر شب هم اکثر مغازه ها باز بودن و صدای موسیقی از کافه های مختلف میومد ما از همه فرصتمون استفاده کردیم و تا اواخر شب توی اون خیابون های قشنگ و دیدنی قدم زدیم و لدت بردیم  

صبح زود فردا از از فرودگاه مارکوپولو ونیز واسه رم بلیط داشتیم که خوشبختانه به ایستگاه اتوبوسهای فرودگاه نزدیک بودیم و خیلی راحت رفتیم فرودگاه .... 

آلمان : کلن

روز سوم که فرانکفورت بودیم خیلی اتفاقی تصمیم گرفتیم بریم کلن ! این از سورپرایزهای سفرمون بود چون توی برنامه نبود ! فکر کردیم واسه دیدن فرانکفورت سه روز کافیه و این شد که تصمیم گرفتیم بریم کلن ...توی ایستگاه مرکزی مثل خیلی از شهرهای اروپایی هم متروهای داخل شهری بودن هم قطارهای بین شهری واسه شهرهای مختلف اروپا ...البته این خط ها معمولا توی طبقات مختلف بودن ....برای کلن هم قطارهای مختلفی وجود داشت که اونجور که ما فهمیدیم ارزون ترینش قطار لوکال  بود که باید چند خط رو توی شهرهای مختلف عوض می کردی ...یعنی روی بلیط ساعت حرکت رسیدن به ایستگاه شهر بعدی نوشته شده بود و باید اونجا پیاده میشدی می رفتی توی یه خط دیگه و با یه قطار دیگه می رفتی به شهر بعدی !! خلاصه بعد از سه -چهار بار سوار و پیاده شدن توی ایستگاه شهرهای مختلف رسیدیم به ایستگاه مرکزی کلن !! تجربه خیلی باحالی بود خصوصا اینکه خیلی هم کم هزینه شد ولی خوب یکم استرس هم داشتیم که به موقع خط رو پیدا کنیم و سریع سوار شیم و ...  کلیسای جامع کلن  دقیقا جلوی ایستگاه مرکزی کلن بود و قتی از ایستگاه خارج می شدی واقعا خودنمایی می کرد ....بلیط برگشت ما واسه فرانکفورت ساعت ۸ شب بود و خیلی وقت نداشتیم که زیاد کلن رو ببینیم ....یکم توی خیابون های اطراف ایستگاه مرکزی چرخیدیم و بعد رفتیم سراغ رود راین و حسابی یاد فیلم از کرحه تا راین افتادیم .... قایق سوار شدیم و یکم توی قسمت های مختلف راین چرخیدیم ... یه روز واسه کلن خیلی کم بود ولی خوب خوشحال بودیم که یه روزه هم که شده کلن رو دیدیم....یه چیزی که در مورد آلمانی ها باید همون ابتدا می گفتم و یادم رفت این بود که واقعااااا مردم مهربونی بودن یعنی از هر کس کوچیکترین سوالی می پرسیدی کاملا با حوصله برات توضیح می داد ....موقعی که می خواستیم از کلن برگردیم  دو-سه شهر اول رو به موقع پیاده شدیم و قطار بعدی رو سوار شدیم و مشکلی نبود و لی توی یکی از شهرها  (کوبلنز )که رسیدیم اشتباهی یه ایستگاه زودتر پیاده شدیم  و مجبور شدیم با قطار بعدی بریم به ایستگاهی که باید پیاده می شدیم ولی  از اونجایی که نظم اونجا بیداد میکرد و قطار مورد نظر به موقع حرکت کرده بود و ما جا مونده بودیم !! خلاصه رفتیم قسمت بلیط فروشی و گفتیم که جا موندیم ساعت ۱۰ شب بود و شانس آوردیم که یه قطار دیگه به سمت فرانکفورت می رفت البته این قطار سریع السیر بود قیمتش خیلی گرون تر از قطار ما بود ولی خوب خیلی خوب برخورد کردن و  ما رو با همون قطار فرستادن فرانکفورت ....اینجوری شد که ما زود تر اون چیزی که باید رسیدیم فرانکفورت !! 

فردا صبحش رو دوباره توی خیابون سیل یا تسیل و فروشگاهها چرخیدیم و عصر هم که با  اتوبوس های شاتل  فرودگاه هان رفتیم فرودگاه  که بریم ونیز ..... 

پروازمون با رایان ایر بود که گفتم به نسبت بقیه پروازهای اروپایی خیلی ارزون تر بود ولی خوب محدودیت بار داشتی و باید موقع رزرو بلیط واسه بار هم پول می دادی و اگر موقع پرواز بارت بیشتر از اون حد می شد حسابیییی جریمه می شدی !! خلاصه توی فرودگاه همه رو میدیدی که در حال وزن کردن چمدون ها و جابه جا کردن بارهاشون هستند !!! چمدون های کابین سایز رو هم با یه باکس نمونه اندازه میگرفتن که از یه حد مشخصی بزرگتر نباشه !! توی پرواز هم واسه همه چیز باید پول می دادی حتی واسه دستشویی !! پذیرایی هم که بماند ....جالب بود که از دم در تا اون انتها هم صندلی چیده بودن که تعداد بیشتری رو جا بدن !! ولی با همه ایناااااااا بازم ارزش داشت چون خیلی ارزون تر بود :)

سفر اروپا : آلمان : فرانکفورت

این سفر یکی از سفرهایی بود که قبل از رفتن نیاز به  ساعت ها سرچ و برنامه ریزی داشت . البته اگه بخواین با تور برین خوب خیلی کارتون راحت میشه و تور خیلی از هماهنگی ها رو به عهده می گیره ولی خوب ما قصد داشتیم خودمون بریم و مثل دفعه قبل روز ها سایت های مختلف مربوط به هتل ها و ایرلاین ها و مسیرها و جاهای دیدنی رو سرچ کردیم ... 

معمولا سرچ و رزرو هتل ها و پروازها به عهده همسر جان بود سرچ جاهای دیدنی  و مسیرها و ... به عهده من بود ....  

این سفر نسبت به دفعه قبل مه فقط پاریس و آمستردام بود ، خیلی پربار تر شد.... 

مسیر کلی سفر اینجوری بود  

تهران...فرانکفورت... با ایران ایر که تو اون موقع ارزون ترین پرواز رو داشت

فرانکفورت .......کلن... با قطار های چند مسیری که خیلی ارزون تر از قطارهای معمولی شد

فرانکفورت...ونیز.... با رایان ایر

ونیر .....رم با ایزی جت

رم....گوتنبرگ..... رایان ایر

گوتنبرگ .....کپنهاگ....با اتوبوس 

گوتنبرگ....استکهلم.....نروژین ایرلاین 

استکهلم ....تهران....ایران ایر

راستش توی برنامه ریزی این مسیر ها قیمت هتل ها و پروازها خیلی تاثیر داشتند ....دو تا ایرلاین خیلی ارزون رایان ایر و ایزی جت و قیمت های خیلی خوبشون باعث شدن که ما بتونیم شهرهای مختلف رو ببینیم.  

فرانکفورت   

پرواز تهران  تا فرانکفورت فکر حدودا پنج ساعت طول کشید تقریبا ساعت ۱ ظهر رسیدیم فرودگاه فرانکفورت که خیلیییی بزرگتر از اون چیزی بود که فکر می کردیم ولی خوب تابلوهای راهنمای خیلی خوبی داشت و خیلی راحت میشد مسیرت رو پیدا کنی ...دقیقا زیر فرودگاه ایستگاه مترو وجود داشت که خیلی راحت می شد به مرکز شهر برسی . فرانکفورت دو خط مترو (S-Bahn) وU-Bahn) داره که هر کدوم محدوده های مختلفی رو پوشش می دن ولی انقدر تابلوهای راهنما خوب و دقیق هستند که خیلی راحت مسیرها رو پیدا میکنین ....ما با مترو به ایستگاه مرکز فرانکفورت (هاپت‌بان‌هوف Hauptbahnhof) رسیدیم ...هتل ما نزدیک ایستگاه مرکزی بود و پیاده دو-سه دقیقه بیشتر راه نبود . یه اتفاق خیلی جالب که واسه ما افتاد این بود که موقعی که هتل رو پیدا کردیم و دم در بودیم دیدیم که چند نفر دارن فارسی صحبت می کنن و خلاصه رفتیم تو و متوجه شدیم که صاحب هتل و چند تا از کارکناش ایرانی بودن ...کلی خوشجال شدیم ...هتل پانسیون آلفا رو توی booking.com پیدا کرده بودیم قیمتش خیلی خوب بود و جاش هم عالییییییییی بود واسه اینکه هم به ایستگاه مرکزی نزدیک بود هم به ایستگاه اتوبوس های فرودگاه هان که ما واسه ونیز بلیط داشتیم ...خلاصه همه این عوامل باعث شده بود اینجا رو رزرو کنیم . هتل کوجیک و تمیزی بود صبحانه اش هم انصافا خوب بود .  

خوب حالا از گردش روز اول توی فرانکفورت ..... 

فرانکفورت یه شهر خیلی تمیز و منظم و مدرن بود ....اولین چیزی که به چشم میومد مثل خیلی از جاهای اروپا ، نظم بود مترو ها و اتوبوس ها سر ساعت حرکت می کردن واقعا سر ساعت !! 

همه عابر پیاده ها دوچرخه سوارها و .... پشت چراغ قرمز ها منتظر می موندن !! خنده داره که اینا واسه ما انقدر جالبه در حالی که واسه اونا یه مساله کاملا عادیه !! 

روز اول رو پیاده رفتیم سمت ایستگاه هاپت واخه و Main Tower ....فرانکفورت پر از برج های بلند و قشنگ بود که این مین تاور رو می شد بلیط بگیری و بری از بالا کل شهر رو ببینی ....از بالا خیلی  منظره قشنگ و عالی بود . رود ماین از وسط شهر رد می شد و دو طرفش پر از پارکهای سرسبز و قشنگ بود . اون روز رو توی خیابون های اطراف هتل و هاپت واخه و ررود ماین پیاده روی کردیم و حسابی از زیبایی شهر لذت بردیم . 

  روز دوم رو رفتیم سمت منطقه رومربرگ که قسمت قدیمی شهر محسوب می شد و ساختمون های قدیمی و کلیسای دام و ....از دیدنی های اونجا محسوب میشدن البته خانه گوته هم تقریبا توی همون منطقه بود . از روی یه نقشه توریستی خیلی راحت می شد همه جاهای دیدنی یه منطقه رو پیدا کنی .  اون روز کلی توی رومربرگ چرخیدیم و کلی عکس های قشنگ انداختیم . روی رود ماین یه عالمه پل های قدیمی و جدید دیدنی هست ...اینجا هم مثل پاریس یه عالمه قفل های کوجیک رنگی به شکل قلب و ...با اسم های مختلف به نرده های پل وصل کرده بودن ظاهرا توی همه شهر های اروپا مرسومه جون توی کلن هم بود .... بعد از اون باز هم پیاده اومدیم سمت هاپت واخه و خیابون سیل ...یکی از معروف ترین خیابون های فرانکفورته که مثل شانزه لیزه پاریس می مونه پر از مرکز خریده و مردم واسه قدم زدن میان اونجا .... فروشگاه (C&A و H&M ) هم داره که سعی کنین از دست ندین و حسابی خرید کنین .  

بعد از اونجا رفتیم سمت بانک مرکزی اروپا و با نماد زرد و آبی رنگ  یورو کلی عکس انداختیم !! گفتیم خوب اینهمه یورو خرج می کنیم خوب حداقل دو سه تا عکس هم باش بگیریم دیگه :) 

توی فرانکفورت مک دونالد و کی اف سی خیلی زیاد بود قیمت ها هم نسبتا خوب بود ..... قیمت بلیط های مترو ها 1.5 یورو واسه بلیط تک سفره بود ولی خوب خیلی جاها رو می شد پیاده رفت و خیلی نیاز به استفاده از مترو نبود .